"موسی کو تقی" میهمان ما شده

بسپارش به خدا...خدا درست کنه بهتر میشه... یه وقتایی لازمه... دلت باید با خدا خلوت کنه یه وقتایی که که کم آوردی و خسته ای باید از ته دل بگی خدایا غیر از خودت کسی رو ندارمبسپارش به خدا بگذار که خدا برایت خدایی کنه و باور داشته باشو باور داشته باش که خدا قدرت مطلق استبه خدا بگو ای خالق توانا برایم خدایی کن خودت درستش کنپ.ن: ما الان در این حالت هستیم .  سه شنبه ۵ مرداد ۱۴۰۰ |   "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

روز حساس ... هدیه ای از یارامروز روز حساسی بود و همین که خودمان بدانیم کافی است.صبح دوست جدیدمان برای هدیه ی عید غدیر بسته ای از گلهای خشک حرم امام رضا (ع) را به ما هدیه داد و تا الان ما را مست این هدیه کرد. گریه همان پشت فرمون امانمان را گرفت و بلند بلند با انیس النفوس صحبت می کردیم. حتما نظری داری بر ما ای ضامن آهو . شاید این بار ضمانت ما را بکنی ... یکی یا دو تا ... این همه درخواست که یکی نمی شود . دوتا بهتر است چهارشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۰ |   "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

لطفا فاصله بگیریداولین روزهای ورود کرونا بود که ما خودمان آن را گرفتیم بدون آنکه بدانیم این علائمی که داریم برای کدام بیماری است و علاجش چیست. از دست دادن حس بوایی و چشایی و عدم توانایی راه رفتن. بعد از دو ماه و نیم دکتر ها در تلویزیون گفتند که اینها علامت صد در صدی کرونا است. همان زمان بود که دوزاریمان افتاد که ای دل غافل ما هم جزو اولین کسانی بودیم که ویروس را روی هوا زدیم و گرفتیم.حالا هم نوع دلتایش غوغا می کند گفتیم دست خالی نباشیم و این ویروس را هم میهمان تنمان کنیم.حدود یک هفته ای است عجیب شده ایم. عطسه، آب ریزش بینی و خارش گلو. همین. به نظرمان از قبلی سبک تر است. برای خرید به تره بار رفتیم و هرچه لازم داشتیم تا آخر مرداد ماه خریدیم و قرار گذاشته ایم که خودمان را قرنطینه کنیم. الان هم سوپ ماهیچه از صبح گذاشته ایم و می خواهیم آلبالو پلو هم بپزیم.پ.ن: دم نوش اصلا قرار نیست خوش مزه باشه   دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ |   "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

دیروز عصری رسیدم نزدیک خونه دیدم سه تا از خانومهای خونه با بچه هاشون دم در ایستادند. منم که همیشه از گربه حنایی خونه مون می ترسم فکر کردم اینا هم از ترس گربه قایم شدند. (یادم رفته بود که خیلی وقتها هر "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

به قدری این مانیتور ما در ملاء عام هست که اگر صبحها زود بیاییم می توانیم دو سه خطی برای دوستان خواننده بنویسیم وگرنه باید از شدت عبور و مرور و چشمهایی که به سمت مانتیور ماست بی خیال نوشتن خاطرات و روز "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

عصری روزی که پست قبلی را گذاشته بودیم و اعتراف به بد قلقی و اخلاق گَندمان کرده بودیم،مسعود عزیزمان برایمان یک کفش خرید البته شما گمان مکنید که علت خرید این کفش بهانه گیریهای ما بوده که گمراه می شوید "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

دو-سه روزی هست که گرد و غبارهای کشور همسایه جایی بهتر از گلوی نازک ما پیدا نکرده اند و چنان لنگری انداخته اند که گویی حالا حالا ها خیال بلند شدن ندارند. صدایمان که کلا گرفته، نفسمان هم بالا نمی آید.با "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

به فضل الهی صدایمان باز شده است و الان می توانیم یک دهن آواز برای دوستان بخوانیم.دیروز خودمان شده بودیم لیلا خانوم و کل خانه را تمیز کردیم و الحق هم خیلی تمیز تر از لیلا خانوم کار می کنیم. بعد به منزل "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

پنجشنبه مسعود عزیزمان به ما گفت که دنبالمان می آید. ما هم کلی ذوق که بعد از یه روز کاری طولانی -ساعت کاری پنجشنبه ها برای ما کامل و شاید هم تا 6 عصر است- با ماشین به دنبالمان خواهد آمد و در طول مسیر "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب

چگونه شکر گذارت باشم خدای من منی که آلوده و گناهکارم و تویی که بخشنده و بزرگواری. دوباره دعوتم کردی و دوباره میهمانت خواهیم شد با مسعود که او هم هدیه ایست از سوی تو.و چه خوب هدیه ای دادی به من خدای من "موسی کو تقی" میهمان ما شده...ادامه مطلب